پارت۱۲[عشق یهویی]
که با تعجب رو مو به جونکوک و یونگی برگردوندم این دختر اصلا کره ای نیس
جونکوک: یعنی چی
یونگی: پس اهل کجاس؟
تهیونگ: ا..ایران
یونگی و جونکوک: چیییییی°__°
تهیونگ:۲۴ سالشه اسمش ا/ت ایرانی هم هست
یونگی: ت.تهی.ونگ
تهیونگ: چیشده
یونگی:یعنی الکلی الکی این دختر بدبخت و تا حد مرگ فرستادیم
تهیونگ:راست میگفت نمیدونم چرا ناراحت شدم یکم بغض کردم و رفتم اتاقم همینطور که داشت به بلاهای که به سر اون بدبخت اوردم فکر میکردم که گوشیم زنگ خورد
دکتر بود سریع جواب دادم
دکتر : سلام اغای تهیونگ
تهیونگ: سلام بفرماید کاری داشتید
دکتر: اغای تهیونگ باید خانوم سوجین رو بیارید بیمارستان
تهیونگ: اسمش ا/ته و اینکه چرا بیارم بیمارستان ؟
دکتر: چونکه باید از چند تا آزمایش بگیریم احتمال داره وقتی رحمش آسیب دیده دیگه بچه دار نشه البته فقط یه احتماله
تهیونگ: باشه خداحافظ گوشی رو قطع کردم
یوووونگی
یونگی: هوم
تهیونگ: بگو به ا/ت اماده بشه بریم بیمارستان
یونگی: چرا
تهیونگ: گفته چند تا ازمایش میخواد احتمال داره در اینده بچه دار نشه چون رحمش آسیب دیده
یونگی: اوکی
رفتم سمت اتاق اون دختر درو باز کردم دیدم بیهوش افتاده زمین براید بغلش کردمخ و تهیونگ رو صدا زدم
تهیونگ: هوم چته
یونگی: خون ریزی کرده باز بیهوش هم شده من می برمش بیمارستان میای یا نه؟
تهیونگ: نه
یونگی: باش
ا/ت رو بردم بیمارستان دکتر ازش چند تا آزمایش گرفت ۲ ساعت گذشت همینطور منتظر موندم و دکتر بلاخره اومد
یونگی: چیشد اغای دکتر
دکتر: خب الان حالش خوبه دیگه مشکلی نداره و خون ریزی هم نمیکنه ولی فقط ۲۰ درصد احتمال داره که در اینده بچه دار بشن
یونگی: آها اوکی میتونیم بریم خونه( خونسرد)
دکتر: بله میتونید
یونگی رفتم سمت اتاق ا/ت در رو باز کردم گفتم بلند شو باید بریم
ا/ت: ب.باشه
یونگی: پایین توی ماشین منتظرم
ا/ت: اوکی
خودم رو حاضر کردم رفتم پایین نمیدونستم کدوم ماشینه دیدم یه بوق زد ماشین رو پیدا کردم و سوار شدم
یونگی: پیاده شو رسیدیم نمیدونستم چطوری بهش بگم فقط ۲۰ درصد احتمال داره در اینده مادر بشی یکم برام سخت بود
ا/ت: پیاده شدم و وارد خونه شدم رو به یونگی گفتم آقای یونگی به کدوم اتاق برم؟
یونگی: اتاقی که دیشب داخلش بودی
ا/ت: باشه ممنون
ویو تهیونگ
تهیونگ: جوووووونکوووووک
جونکوک: هووووی چته چرا داد میزنی
تهیونگ: امشب ۵ تا از خدمتکار ها رو خبر کنم اتاقم
جونکوک: اوکی
تهیونگ: خوشگل باشن
جونکوک: هر کدوم رو انتخاب کردی ۴ تا بعدی رو بفرس منو یونگی هم انتخاب کنیم
تهیونگ: باشه
نصف شب.............
۲۰ تا لایک
۵ تا کامنت
دوستون دارم 😚
جونکوک: یعنی چی
یونگی: پس اهل کجاس؟
تهیونگ: ا..ایران
یونگی و جونکوک: چیییییی°__°
تهیونگ:۲۴ سالشه اسمش ا/ت ایرانی هم هست
یونگی: ت.تهی.ونگ
تهیونگ: چیشده
یونگی:یعنی الکلی الکی این دختر بدبخت و تا حد مرگ فرستادیم
تهیونگ:راست میگفت نمیدونم چرا ناراحت شدم یکم بغض کردم و رفتم اتاقم همینطور که داشت به بلاهای که به سر اون بدبخت اوردم فکر میکردم که گوشیم زنگ خورد
دکتر بود سریع جواب دادم
دکتر : سلام اغای تهیونگ
تهیونگ: سلام بفرماید کاری داشتید
دکتر: اغای تهیونگ باید خانوم سوجین رو بیارید بیمارستان
تهیونگ: اسمش ا/ته و اینکه چرا بیارم بیمارستان ؟
دکتر: چونکه باید از چند تا آزمایش بگیریم احتمال داره وقتی رحمش آسیب دیده دیگه بچه دار نشه البته فقط یه احتماله
تهیونگ: باشه خداحافظ گوشی رو قطع کردم
یوووونگی
یونگی: هوم
تهیونگ: بگو به ا/ت اماده بشه بریم بیمارستان
یونگی: چرا
تهیونگ: گفته چند تا ازمایش میخواد احتمال داره در اینده بچه دار نشه چون رحمش آسیب دیده
یونگی: اوکی
رفتم سمت اتاق اون دختر درو باز کردم دیدم بیهوش افتاده زمین براید بغلش کردمخ و تهیونگ رو صدا زدم
تهیونگ: هوم چته
یونگی: خون ریزی کرده باز بیهوش هم شده من می برمش بیمارستان میای یا نه؟
تهیونگ: نه
یونگی: باش
ا/ت رو بردم بیمارستان دکتر ازش چند تا آزمایش گرفت ۲ ساعت گذشت همینطور منتظر موندم و دکتر بلاخره اومد
یونگی: چیشد اغای دکتر
دکتر: خب الان حالش خوبه دیگه مشکلی نداره و خون ریزی هم نمیکنه ولی فقط ۲۰ درصد احتمال داره که در اینده بچه دار بشن
یونگی: آها اوکی میتونیم بریم خونه( خونسرد)
دکتر: بله میتونید
یونگی رفتم سمت اتاق ا/ت در رو باز کردم گفتم بلند شو باید بریم
ا/ت: ب.باشه
یونگی: پایین توی ماشین منتظرم
ا/ت: اوکی
خودم رو حاضر کردم رفتم پایین نمیدونستم کدوم ماشینه دیدم یه بوق زد ماشین رو پیدا کردم و سوار شدم
یونگی: پیاده شو رسیدیم نمیدونستم چطوری بهش بگم فقط ۲۰ درصد احتمال داره در اینده مادر بشی یکم برام سخت بود
ا/ت: پیاده شدم و وارد خونه شدم رو به یونگی گفتم آقای یونگی به کدوم اتاق برم؟
یونگی: اتاقی که دیشب داخلش بودی
ا/ت: باشه ممنون
ویو تهیونگ
تهیونگ: جوووووونکوووووک
جونکوک: هووووی چته چرا داد میزنی
تهیونگ: امشب ۵ تا از خدمتکار ها رو خبر کنم اتاقم
جونکوک: اوکی
تهیونگ: خوشگل باشن
جونکوک: هر کدوم رو انتخاب کردی ۴ تا بعدی رو بفرس منو یونگی هم انتخاب کنیم
تهیونگ: باشه
نصف شب.............
۲۰ تا لایک
۵ تا کامنت
دوستون دارم 😚
۴۴.۶k
۰۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.